به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «کشکول خاطرات شهدا» تألیف ناصر کاوه، گزیدهای از نابترین خاطرات شهداست تا تصویری ملموس و الهامبخش از ایمان و ایثار آنان به نسل جوان ارائه کند.
خاطرات این شهیدان به امید راهگشایی برای همگان در شمارههای مختلف به مخاطبان ارجمند حوزهنیوز تقدیم میشود.
دیگر به زمین نگاه نمیکنم...
شهید احمد کاظمی میگفت: شهید حسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید میشوم.
گفتم: از کجا میدانی؟ مگر علم غیب داری؟
گفت: نه، ولی مطمئنم! چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم. فرشتهای دیدم که اسمهای شهدا را مینویسد. تمام اسمها را میخواند و میگفت وارد شوند.
به من رسید، گفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم.
گفتم: یک بار دیگر برگردم، بچه و همسرم را ببینم، خوب میشود. تا این در ذهنم آمد، زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمیکنم...
خاطرهای به یاد جانباز شهید، سردار حاج حسین خرازی و سردار شهید فرمانده حاج احمد کاظمی










نظر شما